[ad_1]

به گزارش مرآت؛ نوزادان هیجان‌های زیادی از شادی، تعجب و علاقه تا خشم، ناکامی و اندوه را نشان می‌دهند. عوامل مختلفی می‌توانند سبب بروز افسردگی در نوزادان شوند از جمله این عوامل جداشدن از مادر و یا شخصی که مراقب اصلی کودک است. تقریبا از همان هنگام تولد، نوزاد به شما که مراقب اولی هاش هستید، دلبستگی شدیدی پیدا می‌کند و هنگام جداشدن از شما قهر می‌کند، گریه می‌کند و دیگر نشانه‌های غمگینی را با اعتراض نشان می‌دهد.

سلول‌های مادر و کودک تا دو سال بعد از تولد با هم ارتباط دارند و افزایش علائم افسردگی در مادر، با تخریب سلولی در کودک مرتبط است.
افسردگی پس از زایمان وضعیتی است که از هر ۹ زن یک نفر به آن مبتلا می‌شود؛ علائم این بیماری شامل تغییر خلق و خو، خستگی و بی تمایلی به فعالیت است که ارتباط مادر با نوزاد را دشوار می‌سازد.
این در حالی است که به گفته کارشناسان، روابط اولیه مادر و نوزاد می‌تواند بر سلامت آن‌ها در طول عمرشان تاثیر بگذارد. برای مثال کودکانی که مورد بی توجهی و یا بدرفتاری قرار می‌گیرند، احتمال بیماری آن‌ها در بزرگسالی بیشتر است.
اما کودکانی که در سال‌های ابتدایی زندگی از روابط سالم و حمایتگرانه بهره‌مند هستند، در بزرگسالی در زمینه کنترل استرس و احساسات بهتر عمل می‌کنند.
زمانی که دچار استرس می‌شویم، بدن هورمونی به نام کورتیزول ترشح می‌کند که بر واکنش‌های احساسی و نیز سوخت و ساز انرژی، فراگیری و حافظه تاثیر می‌گذارد و ممکن است مکانیزیمی باشد که استرس فیزیکی را با طول تلومر و نهایتا سلامت فیزیکی ارتباط می‌دهد.

افسردگی در نوزادان
از سوی دیگر سلول‌هایی که در معرض کورتیزول قرار می‌گیرند، تلومر‌های کوتاه تری دارند که این رویه چگونگی تبدیل استرس فیزیکی به استهلاک بیولوژیکی و تخریب سلولی را توضیح می‌دهد.
محققان در این مطالعه ۴۸ مادر را که نوزادان ۱۲ هفته‌ای داشتند، مورد بررسی قرار دادند و وضعیت آن‌ها را تا ۱۸ ماهگی کودکانشان پیگیری کردند.
این مطالعه نشان داد که تشدید علائم افسردگی در مادران با افزایش واکنش‌های استرسی از طریق ترشح هورمون کورتیزول در سنین شش تا ۱۲ ماهگی کودکان ارتباط داشت.
به علاوه در این مطالعه، کودکانی که واکنش‌های استرسی بالاتری داشتند، بیشتر احتمال داشت که در ۱۸ ماهگی تلومر‌های کوتاه تری داشته باشند.

ویژگی‌های بالینی افسردگی در نوزاد و خردسالان (زیر دوسال):
حالا این سئوال مطرح می‌شود که تظاهر بیرونی افسردگی در نوزادان و خردسالان چگونه است؟ آیا همانقدر که در مورد بزرگسالان ویژگی‌های ثانوی و خلق و خوی، خبر از رنج افسردگی می‌دهد، در مورد کودکان هم می‌توان با مشاهده‌ای ساده پی به افسردگی آنان برد؟ برای پدر و مادر‌ها و یا به طور کلی مراقبان کودک توجه به برخی رفتار‌های نوزاد به خصوص هنگامی که با عادات پیشین نوزاد متضادند ضروری است. این موارد میتوانند هشدار‌هایی باشند برای والدین و مربیان که نوزاد یا خردسال در معرض خطر افسردگی را شناسایی کنند و در صورت لزوم با متخصصان بهداشت روان کورک مشورت کنند.
▪ بی حالتی: نوزادان سالم، حالت‌ها و هیجان‌های مختلفی را در چهره خود نشان می‌دهند، اما در کودک افسرده، حالت بی تفاوتی و یکنواختی دیده می‌شود. احساس را در چهره خود بروز نمی‌دهند و حالت صورت آن‌ها منفعل است و بیانگر احساس نیست.
▪ بی تحرکی: نوزادان سالم و سرحال، تلاش و تحرک دارند البته بعضی‌ها آرامترند و بعضی‌ها فعالتر. اما کودکان افسرده تحرک بدنی کمی دارند، به گرفتن اشیا و تجسس در محیط رغبت کمتری نشان می‌دهند.

ویژگی‌های افسردگی در نوزادان
▪ گوشه گیری: نوزادان سالم و بهنجار، به رفتار اطرافیان به راحتی واکنش نشان می‌دهند، به لحن کلام و محبت‌های شما عکس العمل نشان می‌دهند، اما خردسالان افسرده از تماس چشمی (نگاه کردن به چشم طرف مقابل) اجتناب میکنند، نسبت به تلاش اطرافیان برای سرگرم کردن او بیتفاوتی نشان می‌دهند.
▪ گریه خیلی زیاد یا خیلی کم: نوزادان سالم در طول روز چند بار گریه ناگهانی و کوتاه سر می‌دهند که غالبا در ارتباط با نیاز آن‌ها به غذا، تماس بدنی، تعویض پوشک یا گرفتن و داشتن اشیا» مختلف است. اما کودکان افسرده یا خیلی بیشتر و طولانی‌تر گریه می‌کنند یا خیلی کمتر گریه می‌کنند و حالت غمگین دارند البته در صورت گریه زیاد و طولانی بودن آن باید احتمال ناراحتی‌های جسمانی هم بررسی شود.
▪کم شدن رشد: رشد طبیعی نوزاد سالم بدین صورت است که هر ماه به وزن و قدش به میزان تقریبا مشخصی افزوده میشود. نوزادانی که به رشد بهنجار خود دست پیدا نمی‌کنند یا الگوی رشد آن‌ها ناگهان تغییر می‌کند و وزن، قد و یا اندازه هر سه آن‌ها همواره پایینتر از هنجار است، باید حتما مورد بررسی قرار گیرند. ممکن است دلایل جسمانی عامل آن باشد.
اما در صورتی که پزشک هیچ دلیل جسمانی پیدا نکند، ممکن است این اختلال رشد ناشی از مشکلات هیجانی و عاطفی کودک باشد. وقتی کودکان زبان باز میکنند و می‌توانند کمی حرف بزنند، ممکن است خودشان با کلماتی غمگین بودن خود را بیان کنند مانند:حوصله ندارم، خودمو دوست ندارم، من بدم و … از این قبیل. البته گفتن این جملات به طور پراکنده و گاهگاه ممکن است عادی و تحت تاثیر گفته‌های دیگران و شنیده‌های آن‌ها باشد، اما به طور مکرر و دائمی ابراز غمگینی وقتی همراه با خلق پایین و اندوهگین باشد، باید به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شود. به خاطر داشته باشید که هیچ علامتی به تنهایی نشاندهنده افسردگی نیست.
گاهی در پاسخ به یک تغییر وضعیت مانند عوض کردن خانه، ورشکستی مالی خانواده، سرکار رفتن مادر (یا مراقب) یا مرگ یکی از افراد خانواده (پدربزرگ، دایه، خواهر، برادر و…) و از این قبیل، کودک شکل خفیف افسردگی را نشان دهد. اما در صورتی که موقعیت بهبود یابد و کودک با شرایط جدید منطبق شود نشانه‌ها ناپدید می‌شوند. اما نشانه‌های یک کودک افسرده اساسی، ثابت و پایدار است و مدتی طولانی در برنامه‌ها و فعالیت‌های روزمره او خلل ایجاد می‌کند.

انتهای پیام/

[ad_2]

منبع

Shares: