به گزارش بیرسانه، چندی قبل فرصتی دست داد تا در گفتگو با باقری، مدیرعامل شرکت شهرکهای صنعتی استان سمنان، به برخی از مسائل حوزه کاری وی بپردازیم اما در این بخش از گفتگو به ماجرای انتصاب وی و برخی از حواشی پیرامون آن پرداختهایم. مشروح این گفتگو را از نظر میگذرانید.
بیرسانه: چه کسی نخستینبار پیشنهاد آمدن به سمنان را به شما داد؟
این پیشنهاد خودم بود
بیرسانه: به چه کسی پیشنهاد کردید؟
برای مسئولیت گرفتن، یک نفر حکم را صادر میکند که معاون وزیر و رئیس سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران است. وقتی میخواهید به استانی بروید، نیاز به هماهنگی وجود دارد و این هماهنگی با آقای استاندار است. من ۴ سال در استان خراسان شمالی مدیرعامل شرکت شهرکهای صنعتی بودم و شناخت خوبی از آقای استاندار داشتم. من سابقه ۲۷ سال کار در حوزههای مختلف مرتبط با صنعت را دارم.
در ۸ سال گذشته و در دولت پیشین، با توجه به شرایط، از حوزه شهرکهای صنعتی دور بودم. در این ۸ سال حتی در یک مقطع سهساله مرخصی بدون حقوق گرفتم. این آمد و شدها در دولتها طبیعی است و من این مساله را پذیرفته بودم. با شکلگیری دولت جدید و انتخاب آقای هاشمی به عنوان استاندار سمنان، و نیز همزمان با این که برنامه دولت بر این قرار گرفت که در شرکت شهرکها در سراسر کشور تغییرات مدیریتی اتفاق بیفتد، این تغییر هم در سمنان اتفاق افتاد.
من دوست داشتم به یک استان صنعتی بیایم و توانمندی خود را نشان بدهم. احساس میکنم که میتوانم حرفی برای گفتن داشته باشم. سمنان را انتخاب کردم هم به دلیل نزدیکی به تهران و هم نزدیکی به زادگاهم، مازندران. من در یک مقطع ۱۴ ساله در تهران در یک سازمان صنعتی فعالیت داشتم و پس از آن هم در هولدینگهای بزرگ اقتصادی و صندوق ضمانت سرمایهگذاری تعاون در تهران فعالیت داشتهام.
شاید در ۲۷ سال سابقه کاریام، حدود یکسال در مازندران فعالیت کرده باشم. به عنوان کسی که میتواند ادعاهایی در حوزه صنعت داشته باشم، احساس کردم که استان سمنان برای کار کردن مناسب است و سپس با تهران رایزنی کردم. وقتی مورد پذیرش تهران قرار گرفت، به آقای استاندار پیشنهاد شد و ایشان هم چون ما را میشناخت موافقت خود را اعلام کرد.
بیرسانه: گفته میشد شما خویشاوند یکی از مقامات کشور هستید.
من هیچ نسبت خویشاوندی با هیچیک از مقامات ندارم. اگر کسی ثابت کند که من خویشاوند احدی از مقامات کشور هستم، همین امروز استعفا میکنم.
بیرسانه: به طور شفاف میفرمایید که در وزارتخانهها با هیچکس نسبتی ندارید؟
خویشاوندی یا سببی است یا نسبی. من هیچ نسبت سببی و نسبی با هیچیک از وزرا، معاونان وزرا و حتی در حد مدیرانکل هم ندارم! مشخصات من و همسرم قابل استعلام است. با کسی که مرا به ایشان نسبت میدهند، از سال ۷۸ آشنا شدهایم. هرکسی در مسیر کاری خود با یکسری افراد آشنا میشود. این ارتباطات، گاه سالم است و گاه ناسالم. من با آشنایی با فردی که مرا به ایشان نسبت میدهند افتخار میکنم. این ارتباط، یک ارتباط کاری بوده است.
بیرسانه: ایشان چه کسی هستند؟
احتمالا آقای شفقت را میگویند؛ معاون فعلی وزیر کشور. ایشان در مقطعی استاندار خراسان شمالی بودند و من در آن مقطع مدیرعامل شرکت شهرکهای صنعتی بودم. ما شناختی از یکدیگر داشتیم. من هیچ نسبت سببی و نسبی با معاون وزیر ندارم اما افتخار میکنم که با ایشان آشنا هستم و از ایشان مشورت میگیرم. همین بحثها را در خراسان شمالی هم داشتیم.
گاه میگفتند من خواهرزاده ایشان هستم، گاه میگفتند داماد ایشان هستم، گاه میگفتند شوهرخواهر ایشان هستم و گاه میگفتند باجناق ایشان هستم! آن زمان، من جوان بودم؛ بعبارتی در ۳۵ سالگی، جوانترین مدیرعامل شرکت شهرکهای صنعتی کشور بودم. از نظر خودم موفق هم بودهام. چون گفتید شفاف بگو، من هم شفاف گفتم؛ شفافتر از این نمیشد(میخندد)
نوشته خویشاوند هیچیک از مسئولان کشور نیستم! اولین بار در پایگاه خبری تحلیلی بی رسانه. پدیدار شد.